در دنیای ما هر کسی که برای زندگی اش ارزشی قائل باشد برای خود هدفی می گذارد و برای رسیدن به آن تلاش می کند، راه های میانبر را شناسایی می کند و از هیچ تلاشی در رسیدن به هدف کوتاهی نمی کند.
خیلی ها به سراغ مطالعه کتاب هایی مرتبط با اهدافشان می روند تا از تجربیات دیگران که در آن زمینه خاص عمر گذاشته اند و تحقیق و تفحص انجام داده اند بهره می برند.
یکی می خواهد بهترین پزشک باشد، دیگری می خواهد، بهرین مهندس باشد، آن دیگری می خواهد فیلسوف یا هنرمند توانایی باشد.
دیگرانی هم هستند که هدف خیلی والاتری دارند می خواهند انسان باشند رشد کنند و به کمال برسند، این ها رسیدن به اهداف مادی مثل داشتن مال و اموال و مدرک و خانه و زندگی را آنقدر مهم نمی دانند که هدف نهایی زندگیشان باشد بلکه می کوشند در عین فراهم کردن یک رفاه نسبی برای خود و خانواده خود چشم به افق های دورتر داشته باشند و به دنبال معنویت می روند تا کمال خود را دریابند.
ما مسلمانان هم که خداوند متعال راهنما و نقشه راه به دستمان داده تا با بهره گیری از آن ها این مسیر مقدس را بپیماییم و به بیراهه نرویم، نقشه ای که به دست ما داده اند هم خواسته های مادی ما را پوشش می دهد هم نیازهای معنوی را در بهترین مجرای خود هدایت می کند و به اوج می رساند، قرآن ما نقشه راه ماست و پیامبر و امامان(علیهم السلام) ما راهنمایانی، بصیر و راه یافته به کنه حقیقت که پیچ و خم های راه کمال را به طور کامل این ها می شناسند وبس و پیروی از آن هاست که مایه توفیق ماست.
در یک برنامه خوب و موفق، اولویت بندی کارها، یک باید است، قرآن کریم ما به همراه روایات روشنگر و نورانی برای ما اولویت بندی دارند، می گویند اول باید بیای و مسیرت را مشخص کنی، خدا را می خواهی یا ضد او را، اگر خدا را می خواهی به یگانگی او اقرار کن اوامرش را بپذیر و به خواسته اش گردن نه و از پیشوایانی که برایت قرار داده در همه زمینه ها پیروی کن که او هرگز تو را بدون راهنما رها نمی کند.
می فرماید به دنبال زرق و برق دنیا نباش، به دنبال رازهای موفقیت برای پولدار شدن نباش به دنبال رازهای موفقیت برای جذابیت نباش، به دنبال رازهای موفقیت برای شهرت نباش ...
بیا و به دنبال رازهای موفقیت برای ارتباط با خدا باش، رازهای موفقیت برای کمال انسانیتت باش تا همه را به هم به چنگ آوری، اگر این رازها را پیدا کردی به جایی می رسی که به هر چه بگویی باش موجود می شود نمی خواهد به دنبالش بدوی و عمر هدر دهی و حقوق دیگران را ضایع کنی و کلاهبرداری کنی ...
اگر کسی می خواهد به این مقام والا برسد شرط دارد و شرط آن هم اطاعت از دستورات خداوند متعال است و همچنین ارتباط محکم با راهنمایی که خداوند معرفی کرده و برای دستگیری این انسان سراپا تقصیر و ضعیف قرار داده است.
رازهای ارتباط محکم و قوی با راهنمای راه بلد خداوند متعال
رهنمودهای قرآن کریم، پیامبر بزرگ ما و ائمه عزیزمان همیشه در طول تاریخ راهنمای جویندگان حق و حقیقت بوده و هست، اما این را هم می دانیم که خداوند متعال هرگز طالبانش را بدون یاور و راهنمایی که محل رجوع در هر امری باشد رها نمی کند.
و در این زمانه پر از شبهه و غبار آلود که بسیاری از خلایق در تیره و تار کردن راه حق و حقیقت تلاشی مضاعف دارند، آخرین امام ما در کنار ما حاضر و ناظر تلاش های هر چند اندک ما برای زنده کردن شعائر الهی و پاس داشتن آن ها هست و هر وقت کمک بخواهیم مستقیم و غیر مستقیم به فریادمان خواهد رسید.
و خوشا به حال کسانی که این حضور را با تمام وجود احساس می کنند و برای جلب عنایت ایشان تلاش می کنند و با ایمان کامل در انتظار ظهور پر عظمتش هستند، خوشا به حال منتظران و خوشا به حال کسانی که با امامشان در ارتباط هستند و از ایشان کمک می گیرند.
عَنْ اَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ: اَقْرَبُ ما یَكُونُ الْعِبادُ اِلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ وَاَرْضى ما یَكُونُ عَنْهُمْ، اِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللّه فَلَمْ یَظْهَرْ لَهُمْ، وَلَمْ یَعْلَمُوا بِمَكانِهِ، وَهُمْ فى ذلِكَ یَعْلَمُونَ اَنَّهَ لَمْ تَبْطُلْ حُجَّةُ اللّه ِ، فَعِنْدَها فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ كُلَّ صَباحٍ وَ مَسآءٍ ؛(بحارالأنوار، ج 52، ص 145.)
امام صادق علیه السلام فرمود: نزدیک ترین حالت بندگان به خدا و خشنودى او از آنها هنگامى است كه حجّت خدا در میان آنها نباشد و براى آنها ظاهر نشود و آنها محـل او را ندانند. ولى در عین حال معتقد باشند كه حجّت خدا هست، در این زمان شب و روز در انتظار فرج باشند.
خوشا به حال صابران
قالَ النّبِىُّ صلی الله علیه و آله: طُوبى لِلصّابِرینَ فى غَیْبَتِهِ، طُوبى لِلْمُتَّقینَ عَلى مُحَجَّتِهِمْ، اُوْلئِكَ وَصَفَهُمُ اللّه ُ فى كِتابِهِ فَقالَ: «وَالَّذینَ یُۆْمِنُونَ بالْغَیْبِ»وَ قالَ: «اُولئِكَ حِزْبُ اللّه ِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللّه ِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (سوره مجادله آیه 22). (بحارالأنوار، ج 52، ص 143 ) پیامبراكرم صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به حال كسانى كه در غیبت حضرت صبور باشند و خوشا به حال كسانى كه در محبت ورزیدن در راه اهل بیت علیهم السلام استوار ماندند، خداوند آنها را در كتابش اینطور توصیف نموده است: «آنها كه به جهان غیب ایمان آوردند» آنها حزب اللّه هستند، آگاه باشید به درستى كه حزب اللّه رستگار است.
هدف ما از بیان این مقدمات این است که اینقدر از این شاخه به ان شاخه نپریم که چه باید بکنیم؟ در دنیای حیرت و سرگردانی این عمر چند روزه را به هدر ندهیم، بیاییم و یک هدف والا برای زندگیمان بگذاریم، بیاییم و با ارزشترین وجود عالم را هدف قرار دهیم و برای رسیدن به او تلاش کنیم. بیاییم و با ارزشترین کارها را برای مقدسترین هدف انجام دهیم.
و آنطور که اسلام عزیز به ما آموزش داده است بزرگترین و با ارزشترین هدف یک انسان رسیدن به خداوند متعال و معرفت کامل نسبت به اوست و این معرفت حاصل نمی شود مگر با گوشه چشمی از طرف خود او و این هم حاصل نمی شود مگر با استمداد از واسطه فیض و رحمت او، با شناخت امام و پیشوای زمان خودمان و طلب یاری از ایشان به بزرگترین رمز موفقیت عالم دست خواهیم یافت و اسرار غیب برای ما مکشوف خواهد شد.
اگر می خواهیم که امام زمان صدای ما را بشنود باید صدایش بزنیم از ایشان طلب یاری کنیم و با معرفت و یقین ایشان را حی و حاضر در زندگی خود و ناظر بر اعمالمان بدانیم و بخواهیم که دعایمان کنند چرا که دعای ایشان مستجاب است.
می فرمایند: « وَ أمَّا الْأئمَّةُ علیهم السلام فَإنَّهُمْ یَسْألُونَ اللّه َ تَعالى فَیَخـْلُقُ وَ یَسْـألُونـَهُ فَیـَرْزُقُ إیجاباً لِمَسْألَتِهِمْ وَ إعْظاماً لِحَقِّهِمْ.
امام مهدى علیه السلام فرمود: پیشوایان كه درود خدا بر آنان باد از خدا درخواست مى كنند پس او پدید مى آورد و آنان از او مى خواهند و او روزى مى دهد، بخاطر اجابت درخواست آنان و احترام و بزرگداشت حق آنان.( كتاب الغیبة، 178)
سخنانی از آیة الله بهجت(ره) در باب فرج امام
در این مطلب قطرهای از دریای معرفت ناب بزرگمرد تاریخ تشیع، حضرت آیةالله العظمی بهجت را نسبت به امام زمان(عج)، از باب تبرک و به امید آنکه چراغ راه و مایه عمل ما باشد، به حضورتان تقدیم می کنیم:
بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان(عج) است؛ البته دعایی که در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنیهایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرایط دعا است.
ابتلائات شیعه امروز بسیار زیاد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان به خصوص اهل ایمان میآید، کارد به استخوان رسیده است. بیماریهای مختلف و حوادث زیاد شده است. باید در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه برای رفع ابتلائات شیعه دعا کرد و تضرّع نمود. ما باید از همه بخواهیم که متوسل شوند و دعا کنند و تضرّع نمایند تا بلکه فرجی حاصل شود. دعای فرج اگر موجب فرج عمومی نشود برای دعا کننده موجب فرج خواهد بود. إنشاءالله چنانچه در بعضی از روایات آمده: «دعا کنید که در آن فرج شماست». برخی از مردم به مرحوم آقای شیخ حسنعلی تهرانی متوسل میشدند و نتیجه میگرفتند ولی متوجّه امام عصر(عج) نیستند. ما باید به بیش از اینها به امام عصر(عج)متوسل باشیم تا نتیجه بگیریم. اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود حضرت صاحب(عج) را بشناسد و به آن پناه برند امکان ندارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند.
از مهمترین دعاها، دعای فرج امام زمان(عج) است. همه مشکلات مردم و حکومتها از غیبت آن حضرت است. برای رفع مشکلات اجتماعی و حوائج مردم باید همانطوری دعا کرد که انسان برای رفع مشکل خودش دعا میکند. دعا اگر دعا باشد تأثیر خواهد کرد».
خدا چه صبری داده به حضرت غایب(عج) که هزار سال میبیند بر سر مسلمانها چه بلاهایی میآید و خود آنها چه بلاهایی بر سر هم میآورند و همه را تحمّل میکند. امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعة مظلوم، صاحبشان را برساند زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش این قدر غیبت طولانی داشته باشد. چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کى! در تمام امّتهای گذشته مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقتِ نامعلوم و غیر مقدّر اتفاق نیفتاده است.
اگر بدانیم دعای ما اثر دارد و باز دعا نکنیم، مقصرّیم. حضرت غایب(عج) عجب صبری دارند! با اینکه از تمام آنچه که ما میدانیم یا نمیدانیم اطّلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاریهای ما باخبر است.
خود حضرت مهدی(عج) هم منتظر روز موعود است و خودش میداند که چه وقت ظهور میکند. اینکه گفته میشود آن حضرت وقت ظهورش را نمیداند، درست نیست. دعای تعجیل فرج دوای همة دردهای ماست. میپرسند: «چرا این همه دعا میکنیم مستجاب نمیشود؟» [پاسخ این است:] شرط استجابت دعا، توبه است. لذا ملائکه میگویند: چرا دعا را با شرطش که توبه باشد به جا نمیآورید تا مستجاب شود؟ ما باید امام زمان(عج) را حاضر فرض کنیم. هرجا میرود، برویم و میتوانیم! ولی گویا نمیخواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم، نه اینکه رضای آن حضرت را نمیدانیم یا نمیتوانیم تحصیل کنیم. مهمتر از دعا برای تعجیل فرج، دعا برای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او میباشد. اگر ظهور آن حضرت نزدیک باشد، باید هر کس خود را برای آن روز مهیّا سازد از جمله آنکه از گناهان توبه کند. همین توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده، از سر شیعه رفع و دفع گردد.
آقایی که زیاد به مسجد جمکران میرود، میگفت: «امام زمان(عج) را در مسجد جمکران دیدم به من فرمود: «به دلسوختگان ما بگو برای ما دعا کنند». او هزار سال است که زندانی است. لذا هر کسی که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران میرود باید که اعظم حاجت (بزرگترین خواسته) نزد آن «واسطة فیض» یعنی فرج خود آن حضرت را از خدا بخواهد. حضرت غایب(عج) دارای بالاترین علوم است و «اسم اعظم» پیش از همه در نزد خود آن حضرت است، با اینهمه به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: «برای من دعا کنید». در حالی که [امام زمان(عج)] مُرده را زنده میکند، خود در زندان وسیع [دنیا] به سر میبَرد. امّا در مورد خود حق ندارد، هرچند برای دیگران مخصوصاً در امور فردی عنایت خاصّی دارد امّا در امور اجتماعی که مربوط به خود آن حضرت است، خیر! خدا کند ارتباط شیعه و اهل ایمان، با امام زمان(عج) قوّت بگیرد تا در مقام صبر، صبر و تحمّل کنند. [یقیناً] دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت مؤثر است، امّا نه لقلقة زبان و «عجّل فرجه» خشک و خالى. دعای فرج مثل نماز نافله، عمل مستحبّی است. یعنی راستی وجدّی از غیبت امام متأثر باشیم و از خدا بخواهیم که فاصلة هزار و چندصد ساله را که میان مردم و «واسطة فیض» افتاده است، برطرف شود و به پایان برسد. دعای باحالِ حُزن و اندوه و با تأثر قلبی از مردم واقع نمیشود. اگر میشد، قطعاً وضع اینطور نبود. راه خلاص از گرفتاریها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّعصر(عج) آن هم با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه تا رابطة ما با ولیّامر و امام زمان(عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوّت رابطة ما با ولیّامر(عج) هم در اصلاح نفس است.
راههای ارتباط با امام عصر(عج)
راه ایجاد و ارتباط با اهل بیت(ع) و مخصوصاً حضرت ولیّعصر(عج) عبارت است از «معرفت خداوند متعال» و بعد «اطاعت محض از پروردگار». این دو، موجب حبّ به خداوند و محبّت نسبت به همة کسانی که خداوند آنها را دوست میدارد؛ مثل انبیا و اوصیا مخصوصاً علاقه و ارتباط با محمّد و آل محمّد(ص) میشود که نزدیکترین آنها به ما حضرت صاحبالامر(عج) است.
لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیّعصر(عج) تشرّف حاصل کند. بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز و سپس توسل به ائمه(ع) بهتر از تشرّف باشد، زیرا هرجا که باشیم آن حضرت میبیند و میشنوند. ضمناً عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهار(ع) مانند زیارت خود حضرت حجّت(عج) است.
در زمان غیبت عنایات و الطاف امام زمان(عج) نسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده. باب بقا و حضور کلّاً مسدود نیست، بلکه اصل «رؤیت جسمانی» را هم نمیشود انکار کرد. ما در دریای زندگی در حال غرق شدن هستیم. دستگیری «ولیّ خدا» لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّعصر(عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.
کجا رفتند کسانی که با صاحبالزّمان(عج) ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کردهایم که قطع ارتباط نمودهایم و گویا هیچ چیز نداریم. اگر بفرمایید: به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ارتکاب محرّمات ملتزم نیستید. او به همین امر از ما راضی است. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
تنها پیدا کردن و دیدن آن حضرت(عج) مهم نیست. زیرا دیدن آن حضرت در عرفات یا در جای دیگر که همیشه میسر نمیشود و ممکن نیست. [امّا] اگر مشرّف شدید به آن حضرت نگویید که از خدا برای من زن، خانه، دفع فلان بیماری یا امراض بهخصوص و... بخواه. زیرا اینها چندان اهمیت ندارد. همچنین آقای دیگری گفت: در اعتکاف مسجد کوفه آن حضرت را در خواب دیدم که به من فرمود: اینهایی که به اینجا آمدند از مؤمنین خوب هستند ولی هر کس حاجتی دارد و برای برآورده شدن حاجت خود آمده است مانند خانه، فرزند. و هیچکدام برای من نیامدهاند. مطلب همینطور است. هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و به فکر آن حضرت نیستیم.
هر کسی باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجّت(عج) و فرج شخصی خویش پیدا کند؛ خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد یا نزدیک. عدهای بودهاند که گویا حضرت غایب در پیش آنها حاضر و ناظر بوده است. آن حضرت آنقدر به ما نزدیک و از حال ما باخبر است امّا ما از او غافل و بیخبریم و میپنداریم که دوریم! حیف که ما قدردانِ نعمتِ ولایت نیستیم.
حاج محمّدعلی فشندی(ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحب(عج) عرض میکند: مردم دعای توسل میخوانند و در انتظار شما هستند و شما را میخواهند و دوستان شما ناراحتند. حضرت میفرماید: دوستان ما ناراحت نیستند! کسانی که منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. آرى! تشنگان را جرعة وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت میدهند. آیا ما تشنة معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب نمیدهد با آنکه کارش دادرسی به همه است و به مضطرّان عالم رسیدگی میکند؟!
آن حضرت از چشم ظالمان محجوب (پنهان) است. «المحجوب عن اعین الظالمین» امّا کسانی که نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمان معاشرند و نه در خانه و محلّة ظالمان هستند، آن حضرت از دیدة آنها محجوب نیستند. ثانیاً دیدن با چشم موضوعیت ندارد بلکه طریق و وسیلهای است برای حصول یقین. اگر آدم از پشت پرده، صدایی را شنید و بودن گویندهای را یقین کرد و او برای ما خبرهایی داد که مطابق با واقع شد، [ما] به وجود گوینده، یقین پیدا میکنیم هرچند چشمانمان او را نبیند. ثالثاً همین دیدن را خیلی از بزرگان علمای ما هم ادّعا کردهاند، که اگر بگوییم آنها دروغگو بودهاند، دیگر معلوم است که ما در چه حالی هستیم.
