نام کتاب: عصاره خلقت
نویسنده: آیت الله عبدالله جوادی آملی
گروه تحقیق: حجت الاسلام محمد صفايي
ناشر: انتشارات بین المللی اسرا
سال انتشار: 1396
نوبت چاپ: چهاردهم
قیمت: 5000 تومان
تعداد صفحه: 120
شابک: 3-46-5984-964-978
زبان کتاب: فارسی
نوع جلد: نرم
بهترین زینت و برترین کمال، آراستن عقل به معرفت امام است که اگر چنین بهره ای برای انسان نباشد، حیات و مرگ او حیات و مرگ جاهلی و شقاوت بار است.
این کتاب که در شأن عصارۀ خلقت، حضرت ولی الله الاعظم، امام زمان (عج) است، این مباحث را ارئه نموده است:
1. فضیلت نیمۀ شعبان 2. انتظار فرج 3. آثار فرج 4. بُعد فرهنگی انتظار 5. وظیفۀ شیعه در عصر غیبت 6. بُعد نظامی انتظار 7. حکمت غیبت امام زمان(عج) 8. اصحاب خاص 9. اسرار نهایی غیبت و .....
عنوان کتاب: چهل نکته دربارة مهدی موعود(عج)
موضوع: مهدویت
نویسنده: علیرضا مسعودیان
نشر: تهران، بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج)
نوبت: اسفند، 1389
تعداد صفحات: 22 صفحه
فرمت: pdf
کتاب حاضر، چکیده چهل مطلب مهم در مورد آخرین ذخیره الهی بر روی زمین حضرت مهدی موعود(عج) میباشد که قابلیت استفاده برای سخنرانی های یک دقیقهای و همچنین به شکل هر نکته یک تابلو جهت کارهای نمایشگاهی را دارد.
عناوین اصلی عبارتند از:
1. ولادت امام، 2. پنهانی بودن ولادت ایشان، 3. عوامل سیاسی و اجتماعی پنهانی بودن ولادت، 4. اوصاف ظاهری امام(عج)، 5. آغاز امامت حضرت، 6. امامت در زمان خردسالی، 7. همراه داشتن ذخایر انبیاء، 8. تبیین امامت از زبان پیامبر(ص)، 9. تأکید پیامبر(ص) بر امامت و شکایت از دشمنان، 10. علم امام(عج)، 11. عصمت امام(عج)، 12. ضرورت نصب امام از سوی خداوند، 13. حکومت مستضعفان، 14. قدرت شیعیان در زمان ظهور، 15. مرزهای حکومت موعود و ... .
استاد علی دوانی:
موضوع بسیار جالب دیگری که بعد از ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ می بینیم؛ ارتقاع سطح افکار و عقول و اخلاق مردم و سلامت افراد، و استعداد روحی و جسمی آن ها برای یک زندگی توام با سعادت است. از اخبار به دست می آید که سطح علم و فرهنگ و تمدن در عصر مهدی موعود به قدری بالاست که مردم علوم و کشفیات و اختراعات کنونی را فراموش می کنند.
امام باقر علیه السلام می فرمایند:
خداوند در زمان قائم چنان علمی به مردم می دهد که زن در خانه اش با قرآن و روایات فرمان می دهد.1
امام صادق علیه السلام فرمود:
در زمان دولت قائم اگر یک فرد با ایمان در مشرق باشد برادرش را در مغرب می بیند و کسی که در مغرب است برادر خود را در مشرق مشاهده می کند! 2
همچنین آن حضرت فرمود:
هنگامی که قائم قیام کند خداوند چنان به گوش ها و دیدگان شیعیان نیرو می دهد که اصوات و اشیا را از فاصله ی دور استماع می کنند. قائم با آن ها صحبت می کند و آن ها هم صدای او را در همان جا که هست می شنوند و به وی نگاه می کنند.3
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
گویا من قائم را می بینم که در بیرون نجف سوار اسب تیره رنگی است و چون اسبش را به حرکت در می آورد مردم هر شهری می بینند قائم میان آن هاست.4
کلینی از امام باقر علیه السلام روایت می کند که فرمود:
هنگامی که قائم ما قیام کند خداوند دست او را بر سر مردم می گذارد و بدان وسیله عقول آن ها جمع و افکارشان کامل می گردد.5
شیخ صدوق در خصال از حضرت امیر علیه السلام روایت می کند که فرمود:
وقتی قائم ظهور نمود آسمان باران خود را «به قدر کافی» فرو می ریزد و زمین نبات خود را بیرون می دهد. کینه ها از دل بندگان خدا زایل می شود و درندگان و حیوانات در کمال آرامش به سر می برند تا جایی که زنی می خواهد مسافت بین عراق و شام را بپیماید، همه جا قدم بر روی سبزه ها و گیاهان می گذارد و آزادانه راه می رود. نه کسی به او تعرض می کند و نه طمع به او می نماید و او هم ترس و هراسی از کسی به دل راه نمی دهد.
پی نوشت ها:
1. توتون الحکمه فی زمانه حتی ان المرئه فی بیتها بکتاب الله و سنه رسول الله «غیبت نعمانی، ص126»
2. ان المومن فی زمان قائم و هو بلمشرق لیری اخاه الذی فی المغرب و کذاالذی فی المغرب لیری اخاه الذی فی المشرق «منتخب الاثر، ص483».
3. ان قائمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فی اسماعهم و ابصارهم حتی یکون بینهم و بین القائم برید، یکلمهم فیسمعون و ینظرون الیه و هو فی مکانه.
4. قبلا به نقل از کافی گذشت.
5. اذ اقام قائمنا وضع الله یده علی رؤس العباد فجمع به عقولهم و کملت به احلامهم. «کمال الدین، ج2، ص329».
منبع: موعودی که جهان در انتظار اوست ـ استاد علی دوانی.
خبرگزاری صدق ؛ به نقل ازشبستان : حجت الاسلام سید مجتبی فلاح با اشاره به فراز60 دعای 47 صحیفه سجادیه که دعای عرفه امام است، گفت: در این دعا می خوانیم: "اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِى كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَما لِعِبَادِكَ، وَ مَنَارا فِى بِلادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ، وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ، وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ، وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ، وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ، وَ الانْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْيِهِ، وَ أَلا يَتَقَدَّمَهُ مُتَقَدِّمٌ، وَ لا يَتَأَخَّرَ عَنْهُ مُتَأَخِّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللائِذِينَ، وَ كَهْفُ الْمُؤْمِنِينَ وَ عُرْوَةُ الْمُتَمَسِّكِينَ، وَ بَهَاءُ الْعَالَمِينَ.
خدايا! تو دين خود را در هر زمانى به امامى تاييد كردى و او را چون علم براى بندگانت برافراشتى و چون شاخص نورافكنى در شهرهاى خود بپا داشتى، پس از آنكه ريسمان او را به ريسمان خود پيوستى، و او را وسيله تحصيل خشنودى خويش گردانيدى اطاعت او واجب فرمودى، و از نافرمانى او ترسانيدى و به فرمانبرى او ترغيب نمودى و پرهيز از مناهى او را لازم شمردى، مبادا هيچ كس از او پيش افتد يا از او واپس ماند. او را حافظ پناهندگان و سنگر مؤمنان و دستاويز نجات جويان و فروغ مردم جهان قرار دادى. "
وی با بیان اینکه امام سجاد(ع) در این فراز از دعا نکات قابل توجهی درباره امام زمان(ع) را مورد توجه قرار می دهند، گفت: این نکات از فراز 60 این دعا آغاز می شود و امام سجاد(ع) به درگاه خدا این گونه عرض می کند؛ خدایا تو دین خود را در هر زمان و روزگاری به وسیله امام و پیشوایی که برای گمراهان عالمت قرار داده بودی و در شهرهای خودت نشانه راه حق قرار داده بودی، کمک کردی.
حجت الاسلام فلاح تصریح کرد: امام سجاد(ع) در این بخش یک نکته را به نسل های آینده که این دعا را می خوانند، گوشزد می کند که اگر کسی دغدغه کمک دین خدا را دارد، بداند تایید دین خدا در هر زمانی از طریق امام معصوم(ع) صورت می گیرد و هر کسی می خواهد دین خدا را یاری کند، باید به این مسیر متصل شود چون کسانی که دغدعه الهی دارند ولی به انحراف کشیده می شوند، نمی دانند چطور ولی خدا را یاری کنند و در جبهه مقابل قرار می گیرند.
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه امام سجاد(ع) می فرماید یاری دین خدا به وسیله یاری ولی خدا صورت می گیرد، افزود: امام در واقع در این فراز چهار ویژگی را برای امام عصر(ع) بیان می کند، اول اینکه خداوند متعال امام زمان(ع) را به عنوان پرچمی برای بندگان خود قرار داده است، دوم اینکه امام زمان(ع) به عنوان مشعلی فروزان در سرزمین های الهی است.
وی ادامه داد: سومین ویژگی امام زمان(ع) در این فراز این است که امام زمان به عنوان یک رشته و طناب و زنجیر است که به خداوند متعال متصل شده است و چهارمین ویژگی این است که خدا امام زمان(ع) را سببی برای خشنودی خودش قرار داده است.
حجت الاسلام فلاح با بیان اینکه در مرحله بعد امام سجاد(ع) به تبیین رابطه میان یاران امام زمان(ع) و آن حضرت می پردازد، گفت: امام در این فراز نسبت بین مردم و امام را به مردم گوشزد می کنند و می فرمایند؛ خداوند متعال اطاعت امام را بر مردم واجب کرده و از نافرمانی آن حضرت بیم داده است.
این پژوهشگر مهدوی خاطرنشان کرد: امام سجاد(ع) در مرحله بعد می فرماید؛ خداوند متعال به پیروی از دستورات امام امر کرده و دوری از آنچه که امام نهی می کند. خداوند امر کرده مردم را که مقدم بر امام نشوند، در واقع ما برای تبیین رابطه خود با امام باید هواسمان جمع باشد که جلوتر امام نیفتیم و از امام نیز عقب نمانیم.
وی اظهار داشت: امام سجاد(ع) در این بخش از فراز در حقیقت آیه یکم سوره مبارکه حجرات را گوشزد می کنند که خداوند می فرماید ای کسانی که ایمان آوردید، چیزی را بر خدا و رسولش مقدم نشمرید و پیشی نگیرد، این آیه نشان دهنده عدم تقدم و تاخر بر ولی خداست.
حجت الاسلام فلاح با بیان اینکه ما در مسیر امام شناسی نیاز داریم به اینکه جایگاه خود را با امام روشن کنیم، اظهارداشت: وقتی امام پیروی از دستوراتش بر ما واجب شد و دوری از نواهی حضرت و پرهیز از نهیات امام ضروری شد. ما اجازه به خود نمی دهیم که جلوتر از امام بیفتیم. به طوری که در مثال می گویند؛ بعضی از انسان ها کاسه های داغتر از آش می شوند.
این پژوهشگر مهدوی جایگاه امام زمان(ع) را در پیشگاه خداوند همان چایگاه پیامبر(ص) دانست و بیان داشت: همانطور که در ابتدای سوره حجرات خداوند به پیروان پیامبر(ص) دستور می دهد که بر پیامبر ما پیشی نگیرید. نسبت به امام زمان(ع)نیز همین گونه باید باشیم. یعنی حضرت در هر سخنی فرمود تابع بشویم نه جلو و نه عقب بیفتیم.
وی تصریح کرد: اگر اینگونه شود، به مرحله بعدی که امام سجاد(ع) در ابتدای این فراز فرمودند، می رسیم که فرمودند خداوند متعال امام زمان(ع) را به عنوان سببی برای دستیابی به خشنودی خود قرار داده است. یعنی اگر بخواهیم به خشنودی خدا برسیم باید متصل به این سبب شویم که لازمه اش این است که نه عقب بمانیم و نه جلو بیفتیم.
حجت الاسلام فلاح با بیان اینکه اهل بیت(ع) در دوران غیبت مانند کشتی نوح هستند که اگر با آنها همراه شدیم، نجات پیدا می کنیم، گفت: امام سجاد(ع) در این فراز می فرمایند؛ امام زمان(ع) پناه گاه هستند. هر کس می خواهد به هر جا پناه ببرد، به امام پناه ببرد، امام دستگیر و نجات بخش افراد هستند.
این پژوهشرگ مهدوی خاطرنشان کرد: امام سجاد(ع) در ادامه فراز می فرمایند، امام زمان(ع) زیبایی جهانیان هست که عبارت بسیار لطیفی است. به این معنی که اگر کسی می خواهد به زیبایی های دنیا و آخرت برسد، لازمه اش این است که متصل به امام شود. زیرا این ویژگی ها فقط در امام است.
خبرگزاری صدق ؛ به نقل ازشبستان : حجت الاسلام رحیم کارگر با اشاره به ابعاد قیام امام عصر در دوران ظهور گفت: يكی از ابعاد قيام امام مهدی(ع) ـ علاوه بر جنبههای اصلاحگری، انسانسازی، عدالت گستری، كمالبخشی و احياگری ـ خونخواهی آن حضرت از دشمنان خدا، رسول خدا، اهل بيت ـ به خصوص امام حسين(ع) ـ و تمامی مظلومان و پايان بخشيدن به حاكميت دولتهای غاصب، جائر و نامشروع است. در اين فرض، پس از جنگ و انتقام از اين دشمنان، زمين آكنده از عدل و داد می شود و دولتهای ظالم و ستمگر از بين می روند.
وی با بیان اینکه مهمترين بعد اين قضيه، اين است كه امام مهدی(ع) انتقام گيرنده خون حضرت اباعبدالله حسين بن علی(ع) خواهد بود، خاطرنشان کرد: اين بشارت و وعدهای است كه خداوند متعال در روز عاشورا به فرشتگان خود داده است و خبر غيبی است كه پيشوايان معصوم بر اساس آن، انتقام خون حسين(ع) را برعهده مهدی موعود دانستهاند.
حجت الاسلام کارگر ادامه داد: يعنی، هر چند در حماسه ماندگار كربلا، امام حسين(ع) و ياران اندكش به ظاهر پيروز نشدند و با مظلوميت تمام، به شهادت رسيده و باقی ماندگانشان به اسارت در آمدند؛ اما اين مظلوميت و غربت آنها بركات و آثار فراوانی داشت و موجب بقای اسلام شد. در عين حال خونهای پاك آنان، پايمال نشده و دست انتقام الهی از آستين حضرت مهدی(ع) خارج خواهد شد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی اظهار داشت: روشن است كه جبهه مقابل سالار شهيدان در جرگه گروه باطل بوده و هركس در هر زمان، اين فكر و روش را داشته باشد، از گروه باطل بوده و مقابله با آنان وظيفة تكتك حق طلبان می باشد.
وی با بیان اینکه براساس روايات مختلف، يكی از ابعاد انقلاب و جهاد حضرت ولی عصر(ع)، خونخواهی از دشمنان امام حسين(ع) است، تصریح کرد: البته معنا و گستره اين انتقام خواهی در روايات مشخص شده است؛ يعنی، با توجه به احاديث، آن حضرت از كسانی كه راضی به شهادت امام حسين(ع) بوده و به جنايت پدران خود افتخار كردهاند، انتقام خواهد گرفت. آن گاه با دشمنان خدا و رسول او و خاندان گرامی آن حضرت و دشمنان مظلومان و مستضعفان عالم ـ كه در خط يزيديان قرار دارند ـ چنين بر خوردی خواهد داشت.
حجت الاسلام کارگر تاکید کرد: توجه به اين نكته بايسته است كه "انتقام"، تنها يك بعد رفتاری است (بعد قهر و خشم) و ابعاد رفتاری ديگر آن حضرت، سراسر مهر و لطف و نجات بخشی تمامی انسانها و مستضعفان می باشد (بعد لطف و رحمت.)
این پژوهشگر مهدوی با اشاره به بعضی از جنايات و رذالتهای كه از طرف يزيديان در نينوا افزود: عاشورا، صحنه بروز و ظهور "جنايت، رذالت، شيطنت و ظلمت" انسانهای شرور و ستمگر و اوج طغيان گری، فساد و خونريزی گروه باطل بود؛ همان گونه كه محل تجلی و ظهور "نورانيت، شجاعت، عبوديت و حقانيت" صالحان و نيكان عالم بوده است.
وی گفت: درباره اين دژخيمان اموی و نفاق پيشگان كوفی نوشتهاند: "آنان كسانی بودند كه به پرستش هوا و هوس، پيروی از شهوات، دنبال كردن خوی ددمنشی و تعظيم در برابر فاسقی شراب خوار و كافری سگباز و منافقی ميمون پرست چون يزيد، زندگی می گذراندند. آنان در مكتب بنياميه، درس زندگی، غارت، بيرحمی، بيمهری، چپاول، ظلم، ستم، كينه و نفاق، منيّت و خودپرستی آموخته بودند..."
حجت الاسلام کارگر با اشاره به برخی جنایت های یزیدیان گفت: عناوين بعضی از جنايتهای آنان در فاجعه كربلا، عبارت بود از: تحميل جنگ نابرابر بر امام حسين(ع)، بستن آب بر روی خاندان پيامبر(ص)، شهادت جانسوز اطفال و كهن سالان، شهادت غمبار يگانه يادگار پيامبر(ص)، مثله و قطعه قطعه كردن بدنها، سنگباران سپاهيان نور؛ بريدن و به سر نيزه كردن سرها، رها گذاشتن بدنهای پاك روی زمين گرم و داغ، تاختن اسبها بر بدنهای مطهر و شريف، غارت اموال و آتش زدن خيمهها، به اسارت گرفتن اهل بيت، عبور دادن مصيبت زدگان از كنار قتلگاه و...
مدرس مرکز تخصصی مهدویت ادامه داد: يزيد و عُمّال خونريز وی، به اين جنايات هولناك بسنده نكرده و در طی مدت كوتاهی بعد از واقعه عاشورا، فجايع ديگری به بار آوردند. يزيد پس از شهادت امام حسين(ع) و سربريدن اطفال و ياران آن حضرت، در سال بعد، مدينه را برای لشكريانش مباح گردانيد. هزار دختر يا بيشتر بی عصمت گرديده، هزار نفر كشته شدند كه در ميان آنان 700 تن از مهاجر و انصار بودند.
وی همچنین افزود: در سال سوم، با منجنيق به كعبه حمله كرد و آنجا را به سنگ بست. او ابن زياد را فرماندار كوفه نمود كه عمليات پدرش زياد را نسبت به شيعيان كوفه تكرار كند. وی افراد بيگناه را به زندان ميانداخت، تبعيد ميكرد، ميكشت، به دار ميآويخت، دست و پا ميبريد و…امير فاسق و ناپاك او نيز در واقعة كربلا، به عمربن سعد نوشت: "حسين را محاصره كن، تا او و يارانش را بكشی و بدنهای آنان را قطعه قطعه نمايی؛ چون مستوجب كشته شدن هستند!…هنگامی كه حسين را كشتی، اسب بر بدنش، بتازان، چون حسين مرد ستمكاری است" از دستوراتی كه يزيد به شمر داده بود، ذبح اولاد حسين(ع) ـ از كوچك و بزرگ و شيرخوار و كهن سال ـ بود كه ديگر از نسل علي(ع)كسی باقی نماند!!
حجت الاسلام کارگر با بیان اینکه آيا روزگار خون حسين(ع) را فراموش می كند؟ آيا آن خونی كه در همه عصرها می جوشد و تازه است، فراموش می گردد؟! گفت: چنان كه شيخ عبيدي (مفتي موصل) می گفت: كشته شدن حسين(ع) به ريشه اسلام برخورد نموده و فراموش نمی گردد!
این پژوهشگر مهدوی با بیان اینکه جا دارد اين زلال هميشه جاری (خون حسينی)، طوفانی سهمگين شود و طومار عمر ظالمان و جبّاران را در هم پيچيد و ريشة فساد و ستم را بركند، تاکید کرد: براساس روايات معتبر، جوشش خون حسين(ع)، در عصر ظهور مهدی موعود(ع)، به اوج خود رسيده و خاموش نخواهد شد؛ بلكه اين خون مقدس، گريبانگير همه ستمگران و شروران خواهد بود.
وی گفت: با توجه به اين بيان "سرّ خونخواهی" امام مهدی(ع) نيز آشكار می شود و آن اين است كه: گروه باطل هر چند ممكن است مدتی جولان داشته و برای خود شوكت و قدرت ظاهری دست و پاكند؛ اما بالاخره نابود شده و از بين خواهد رفت و اين تداوم راه حق و حقيقت در هر عصر و زمانی است.
بی قرارم گرچه می دانم می آیی عاقبت
حلقه های بسته راخود می گشایی عاقبت
با وجود تیرگی ها در شبستانی خموش
ماه رویت را به عالم می نمایی عاقبت
این جمعه جان حضرت زهرا ظهور کن
قلب غمین منتظران پر سرور کن
با یک توسلی به در خانه ی خدا
از جاده ی ظهور بیا و عبور کن
سالی که بهارش قدم فاطمه باشد
صدها برکت از کرم فاطمه باشد
امید که یک مژده ز صدها خبر خوش
پیغام فرج در حرم فاطمه باشد
این شهر خفته در آغوش مرده ها
حل گشته در دل خاموش مرده ها
ایمان، یخ زده در کوچه های شهر
دین منجمد شده بر دوش مرده ها
جهان بدون تو دلگیر می شود موعود
و عشق در غل و زنجیر می شود موعود
پرنده در قفس ذره ذره می میرد
و دارد از خودش سیر می شود موعود
این روز ها دیگر کسی یاد شما نیست
دیگر کسی ذکر لبش "آقا بیا "نیست
ترسم عزای مادرت آید ولیکن
گویند نوروز است هنگام عزا نیست
ای کاش شود چون تو بباریم همه
در ذهن کویر، گل بکاریم همه
گفتند که یک جمعه تو خواهی آمد
تا آمدنت در انتظاریم همه
جمعه شد آقا نگاهم بر، در است
در فراق یار آهم از سر است
می نمایند جمعه ها گر افتخار
باشد از مهدی (عج) زهرا(س) انتظار
آقای جمعه های غریبی ظهور کن
دهلیزهای شب زده را غرق نور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یا باز گرد یا دل ما را صبور کن
یادم بده ساعتم را ...برای کدام جمعه کوک کنم...
آمدنت را...ثانیه ها فریاد میزنند...
یک روزکه آخر هفته است...
و توای آخرین مسافر، یک بار برای خدا...
به ساعتت نگاه کن...فردا جمعه است...
"آی ثانیه دوازدهم، خدا کند که بیایی!"
سپری می شود این ظلم، عدو می بازد
می رسد آنکه خداوند بر او می نازد
باشد آنروز ببینند همه عالمیان
در بقیع حضرت مهدی(عج) حرمی می سازد
ستاره باز به دامان شب دويد، بيا
سرشك شوق ز چشمان شب چكيد بيا
فروغ نقرهاي مه به گرد خيمه شب
كشيد هالهاي از پرتو اميد، بيا
ای چاره ی درخواستگان ادرکنی
ای مونس و یار بی کسان ادرکنی
من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
حرف دل را با کدامین واژه تقدیمت کنم؟
داغ قــــلبم را چــگونه باز، تسلیمت کنم؟
تا به کی چشمم به مشرق، صبح جمعه، بی حبیب؟
تا به کی این امتت، از روی مـــــاهت بی نصیب؟
چشم ها را شستم، جور دیگر دیدم،
باز هم سودی نداشت،
تو همان بودی که باید دوست داشت
دل خسته ام ز فراغ تو ای آفتاب من
کی میرود آن ابر تیره از آسمان من
ز نبودت زرد گشت و خزان شد بهار دل
پس دمی بتاب ای نور به قلب سیاه
مولا ز شراب وصل سيرابم كن
از شعشعه ي رخت تو بي تابم كن
با نور نگاه قرص ماهت يكبار
چون شمع بسوزان و مرا آبم كن
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد
سوار صاعقه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه ز عطر بهشتي گل ياس
بهار غرق شميمي گلاب خواهد
آیت الله سید اسد الله هاشمی شهیدی:
اكثريّت قريب به اتّفاق دانشمندان بزرگ اهل سنّت، احاديث مربوط به ظهور حضرت مهدى(ع) را پذيرفته، و عدّۀ زيادى از بزرگان آنها، اين روايات را از پيغمبر اكرم (ص) و بزرگان صحابه و تابعين در كتب خود نقل نموده، و به صحّت و تواتر آنها گواهى داده و حتّى گروه زيادى از آنان به ميلاد مسعود پسر امام حسن عسكرى (ع) به نام حضرت مهدى(ع) اعتراف كردهاند؛ ولى برخى از خاورشناسان مغرض غربى و تعداد معدودى از پژوهشگران شرقى و اسلامى كه تحتتأثير افكار غربي هاى اسلامشناس قرار گرفتهاند، اين اصل مسلّم اسلامى را نپذيرفته و معتقدند كه ايمان به وجود مهدى موعود(ع)، واكنشى از وضع نابسامان مسلمانان در دورانهاى تاريك تاريخ اسلام است.و حتّى اصرار دارند كه عقيده به ظهور يك «مصلح جهانى» را، يك فكر وارداتى كه از يهود و نصارى گرفته شده است، تلقّى كنند.
نظر مارگلى يوت اسلامشناس اروپايى دربارۀ حضرت مهدى(ع)
بسيار شگفتانگيز است كه جستجوگرانى از غرب همچون «مارگلى يوت» در مسألۀ مهدويّت به كنكاش و تحقيق پرداخته و به انكار احاديث مربوط به مهدى(ع) برخاستهاند و پيدايش عقيده به ظهور مهدى موعود اسلام را، ناشى از ظلم، فشار و تبعيض در جامعۀ اسلامى، و پريشانى، و آشفتگى اوضاع نابسامان جهان اسلام پس از رحلت رسول اكرم (ص) و ناشى از ناامنى حاصل از آن، دانسته است.
نويسندۀ كتاب «ديباچهاى بر رهبرى» در اينباره مىنويسد:«مارگلى يوت، اسلامشناس بزرگ اروپايى، در مقالۀ تحقيقى خود دربارۀ «مهدى» كه در سال ١٩١۵ ميلادى براى دائرة المعارف دين و اخلاق نگاشته است، پس از نقد تفصيلى از احاديث مربوط به مهدى عليه السّلام و ريشهشناسى واژۀ مهدى، در اصالت احاديث كه از پيغمبر اسلام (ص) باشد ترديد مىورزد و همچنان منشأ اعتقاد به مهدى(ع) را، در نابساماني ها و اختلافات جهان اسلام پس از وفات پيامبر (ص) جستجو مىكند».(1)
نويسنده در ادامه مىنويسد: «مارگلى يوت» مىگويد:«احاديث را هرگونه تفسير كنند، دليلى قانعكننده در دست نيست كه تصوّر كنيم پيغمبر اسلام(ص) ظهور يك «مهدى» را براى احيا، تحقق، اكمال و تقويت اسلام، لازم و حتمى شمرده باشد. ليكن درگيرى آتش جنگ داخلى در ميان يك نسل پس از وفات پيغمبر و درهمى و آشفتگى جهان اسلام كه بر اثر اختلافات آنان با يكديگر روى داد، موجب اقتباس فكر ظهور منجى از يهود يا مسيحيان گرديد كه به ترتيب در انتظار و بازگشت مسيح بسر مىبرند».(2)
ردّ نظريۀ مارگلى يوت
باتوجّه به عدم صداقت خاورشناسان و غرضورزى آنان و نداشتن اطلاعات كافى دربارۀ اسلام و محدود بودن مطالعات آنان بر اثر مشكلات ناشى از زبانشناسى و جامعهشناسى، ما نمىدانيم كه جناب مستر «مارگلى يوت» كدام يك از منابع اصيل اسلامى را مطالعه كرده و چه كتابهايى را خوانده كه دليل قانعكنندهاى كه او را قانع كند در منابع معتبر اسلامى نيافته است؟!!
چگونه است كه همۀ دانشمندان و محقّقان اسلامى بدون استثناء، حتّى ابن خلدون كه بهعنوان مخالف احاديث مربوط به ظهور مهدى عليه السّلام شناخته شده، لااقل به صحّت و شهرت برخى از آن احاديث گواهى داده، وعدّۀ زيادى ازبزرگان و دانشمندان اسلام در نوشتههاى خود تصريح كردهاند كه احاديث مربوط به مهدى عليه السّلام متواتر است و به هيچ وجه قابل انكار نيست، ولى جناب مستر مارگلى يوت، نتوانسته است قانع شود؟!
چگونه است كه آن همه حديثشناسان اسلامى و دانشمندان شيعه و سنّى و حتّى تندروترين گروههاى اسلامى مانند وهّابيان، احاديث مربوط به مهدى عليه السّلام را در مهمترين منابع روايتى خود نقل كرده و اعتراف نمودهاند كه در ميان اين احاديث، احاديث صريح و صحيحى وجود دارد كه غيرقابل انكار است؛ ولى جناب مستر مارگلى يوت آنها را انكار مىكند؟!!
آيا تعداد ۶٢٠٧ حديث كه از ١۵۴كتاب معتبر شيعه و سنّى نقل شده است، با ذكر مشخّصاتى كه براى معرّفى مهدى موعود آمده است و اعتراف آن همه حديث شناس و دانشمند، نمىتواند دليلى قانعكننده بر اصالت عقيده به ظهور مهدى موعود(ع) باشد، تا نيازى به اقتباس اين فكر، از يهود و نصارا، نباشد؟!
اينها سؤالهايى است كه خود او بايد پاسخگوى آن باشد. به عقيدۀ ما ظاهرا خاورشناسان و اسلامشناسانى چون مارگلى يوت به دليل محدود بودن مطالعاتشان، تحتتأثير نوشتههاى ابن خلدون قرار گرفته و به انكار احاديث مربوط به مهدى عليه السّلام پرداختهاند؛ در صورتى كه منطق ابن خلدون كاملا نادرست و انگيزۀ مخالفت او با احاديث مزبور، تعصّبهاى خاصّ مذهبى و پارهاى از مصلحتانديشىهاى بىدليل است.
نكتهاى كه بر همه پوشيده مانده است
در اينجا بد نيست به نكتۀ بسيار مهمى كه بر همۀ نويسندگان شرقى و غربى و حتّى بر بسيارى از پژوهشگران اسلامى پوشيده مانده است، اشاره كنيم و انگيزۀ مخالفت ابن خلدون را با احاديث مربوط به حضرت مهدى(ع) آشكار سازيم.
آنچه از منابع مهم و موثق تاريخى و حتّى از نوشتههاى خود ابن خلدون در كتاب «مقدّمه» استفاده مىشود اين است كه:
از آنجا كه ابن خلدون از مردم اندلس بوده و در مصر مىزيسته و اصولا ميانۀ خوبى با خلفاى فاطمى شيعى مصر نداشته است، سعى كرده است با ردّ و انكار احاديث مربوط به مهدى عليه السّلام ثابت كند كه «مهدى موعود اسلام» ربطى به «مهدى فاطمى» سر سلسلۀ سلاطين فاطمى مصر كه برخى پنداشته بودند او «مهدى موعود» است، ندارد.
به همين جهت، وى بحث خود را با آن شرح و تفصيل، تحت عنوان «گفتگو دربارۀ خروج مردى فاطمى» آغاز نموده و براى اثبات اين مطلب كه عبيد اللّه بن محمّد سرسلسله و جدّ سلاطين فاطمى مصر كه در شمال آفريقا بر ضد امراى «سنّى اغلبى» قيام نمود، و شهر «مهديّه» را بنا نهاد، مهدى موعود نيست، احاديث مربوط به حضرت مهدى عليه السّلام را با استدلالهاى واهى مورد انتقاد قرار داده است، تا بدين وسيله با خراب كردن احاديث مربوط به مهدى موعود عليه السّلام، مهدى فاطمى را خراب كند، و او را تخطئه نمايد، غافل از اينكه اين كار نادرست او بيشتر احاديث مربوط به «مهدى موعود(ع)» را بىاعتبار مىكند.
باتوجّه به آنچه گذشت، برخى چنين پنداشتهاند كه منظور ابن خلدون از مرد فاطمى، حضرت مهدى(ع) است، در صورتى كه چنين نيست و همانگونه كه توضيح داديم مقصود او عبيد اللّه بن محمّد، مهدى فاطمى جدّ سلاطين فاطمى مصر است، زيرا وى در آخر همان بحث وقتى با انبوه روايات مربوط به مهدى(ع) روبهرو مىشود و مىبيند كه همۀ منابع معتبر اهل سنّت، اين روايات را نقل كردهاند، گويد كه قسمتى از احاديث مربوط به «مهدى» غيرقابل انتقاد است. و هرچند كه اين ابراز عقيده بسان ضربالمثل معروف «كوسه و ريش پهن» است، امّا درعينحال، از نتيجهگيرى خود او در آخر بحث مذكور، معلوم مىشود كه وى عقيده داشته است كه شخصى به نام «مهدى» از دودمان اهل بيت عليهم السّلام در آخر الزمان قيام خواهد كرد.
اما براساس كدام روايات؟ ظاهرش آن است كه براساس همان رواياتى كه وى آنها را مردود، دانسته است.
بهطور خلاصه، سخنان جنجال برانگيز ابن خلدون دربارۀ مهدويّت، هرگونه تفسير شود، مسلّم است كه باتوجّه به زمينۀ تب مهدىپرستى و گرم بودن بازار مهدويّت در عصر وى و شرايط خاصى كه در زمان او در جهان اسلام پديد آمده بود و اينكه برخى از افراد فرصتطلب، براى پيشبرد اهداف خود از عنوان «مهدى موعود» استفاده مىكردند، ابن خلدون به خاطر اين سوءاستفاده از حقيقت، به اصل حقيقت تا اندازهاى بىاعتقاد شده، و در واقع براى تخطئه كردن «مهدى فاطمى» سر دودمان سلاطين فاطمى مصر، در صحّت برخى از احاديث مهدى موعود ايجاد شبهه نموده است.
او با اين روش غيرعلمى خود را در نظر علما، بزرگان، دانشمندان، تاريخنويسان و ديگر طبقات مردم، و همچنين نسلهاى آيندۀ تاريخ بىاعتبار ساخته تا جايى كه وى را به عنوان مخالف احاديث مهدى موعود بشناسند، و اشخاصى هم مانند غربىهاى شرقشناس و اسلامشناس مغرض، امثال مارگلى يوت با تكيه و اعتماد به نوشتههاى او، به خود حقّ دهند كه دربارۀ اسلام و عقايد اسلام و احاديث اسلامى اظهار عقيده كنند و بگويند كه دليل قانعكنندهاى بر اثبات وجود «مهدى» و صحّت احاديث از پيغمبر اسلام (ص) كه ظهور يك مهدى را براى تقويت اسلام، لازم و حتمى شمرده باشد، در دست نيست.
پی نوشت ها:
(1): ديباچهاى بر رهبرى، ص ٢٠٠.
(2): همان، ص ٢٠١.
منبع: ظهور حضرت مهدی(عج) از دیدگاه اسلام، مذاهب و ملل جهان، اسدالله هاشمی شهیدی، ص۱۷۵-۱۷۹.
عنوان کتاب: مهدی موعود در کلام پیامبر محمود
موضوع : مهدویت
نویسنده: احمد سعیدى
نشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران
نوبت : تابستان 1385
تعداد صفحات: 75صفحه
فرمت: pdf
این کتاب به قلم احمد سعیدی و انتشارات مسجد مقدس جمکران تهیه شده است. مولف، چهل حدیث از پیامبر(ص) را در قالب پنج فصل گردآوری کرده است.
مطالب کتاب شامل عناوین زیر می باشد:
مقدمه ؛ فصل اول: معرفی امام زمان علیه السلام؛ فصل دوم: دوران غیبت ؛ فصل سوم: نشانه های آخرالزمان؛ فصل چهارم: هنگامه ظهور؛ فصل پنجم: زمان قیام؛ فهرست منشورات مسجد مقدّس جمکران ؛ پی نوشت ها
صفحهها
